رسته‌ها
مجمع الفصحا - جلد 1
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 56 رای
امتیاز دهید
5 / 4.6
با 56 رای
مهمترین آثار رضاقلی خان هدایت «تذکره مجمع الفصحا» و «تذکره ریاض العارفین» است که به عنوان بخشی از تذکره اول و تتمه ای بر آن بوده است که البته پیش از کتاب اصلی منتشر می شود.
مجمع الفصحا تذکره ای شامل ترجمان احوال و آثار بیش از 700 تن از شعرای ایران و در اصل آخرین و جامع ترین تذکره شاعران فارسی زبان است. کتب مزبور در دو جلد و چهار باب (در چاپ امروزی اثر در شش مجلد منتشر شده است) به علاوه مقدمه ای من باب شعر و شاعری و سبب تالیف و مدح ناصرالدین شاه و ترجمه و شعر او و البته موخره ای در احوال خود مولف تقسیم شده است. به ادعای هدایت در مقدمه وی، 30 سال در پی جمع آوری و تدوین این تذکره بوده است. البته حتما کار در این 30 سال به صورت مداوم پیگیری نشده است و همچنین دکتر مظاهر مصفا در مقدمه تصحیح کتاب حدس می زنند وی در این کار دستیاران متعدد داشته و این خود از دلایل تناقضات تراجم در متن کتاب است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
796
آپلود شده توسط:
kalltun
kalltun
1392/07/29

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی مجمع الفصحا - جلد 1

تعداد دیدگاه‌ها:
6
با عرض سلام دوباره، از اینکه توضیح مربوط به کتاب لب لباب مثنوی را ذیل مجمع‌الفصحا معروض داشته پوزش می‌خواهد. مجمع‌الفصحا هیچگونه افتادگی و سهوی ندارد، خوشبختانه، و فقط هنگام بهینه‌سازی فایل (Optimization) برای کاهش اندازۀ آن مقداری از کیفیّتش نزول کرده است. این حقیر در مورد مزبور پیشنهاد می کند دوستان بسیار عزیز، به جای کاهش کیفیت آثار، فایل را به دو یا چند قسمت تقسیم کنند و آن اجزاء را به صورت جداگانه آپلود بفرمایند. به سهم خود از آپلود کنندۀ بسیار ارجمند سپاسگزار است و برای ایشان توفیق روزافزون آرزو می‌کند. با احترام.
دست شما درد نکند از بابت زحماتی که میکشید برای جمع آوری و ارائه این گنجینه هایی که مانند چراغهایی هستند ازبرای گام برداشته دراین کوره راهی که دور وبر ما را احاته کرده
[quote='mamal755']فقط یک جلد داره؟؟[/quote]
لطفا توضیحات داده شده در باره کتاب رو مطالعه بفرمایید.:-(:-(
دست مریزاد.کتاب ارزشمندی است ؛ به ویژه برای دانشجویان ادب پارسی.موفق باشید.با درود و بدرود.
روزی سلطان دو مهره در شش خانه داشته و دو شش می‌خواسته که از حریف ببرد. کعبتین را دست مالیده دو شش خواسته انداخت و دو یک آمده سلطان بازی را باخت. به‌علت غرور سلطنت و اقتضای جوانی و دولت به مرتبه‌ای متغیر شده که امرا بر خود می‌لرزیدند. حکیم این رباعی را بدیهه به سمع سلطان رسانیده سلطان را خوش آمده چشم ازرقی را بوسه داد و دهانش را به جواهر مملو کرد.
گو شاه دو شش خواست دو یک زخم افتاد
هان ظن نبری که کعبتین داد ندا
آن نقش که کرده بود شاه از آن یاد
در خدمت شاه روی بر خاک نهاد
مجمع الفصحا، جلد اول، ذیل ازرقی هروی، صفحه‌ ی 537
مجمع الفصحا - جلد 1
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک